میناوند: به خاطر استرس کورتون زدم، موهایم ریخت، وزنم رفته بود بالای 120کیلو
به گزارش مجله شهبازی، مهرداد همواره یکی از جذاب ترین چهره های فوتبال بوده. خبرنگاران او را دوست دارند. مرور می کنیم بخشی از جملات قصار او را در فوتبال.
به گزارش گروه ورزشی خبرنگاران، مهرداد میناوند روی تخت بیمارستان است. حالش خوب نیست. همه دعا می نمایند او به زندگی بازگردد. مهرداد همواره یکی از جذاب ترین چهره های فوتبال بوده. خبرنگاران او را دوست دارند. مرور می کنیم بخشی از جملات قصار او را در فوتبال.
پیراهن تیم ملی برای من با ارزش تر از پیراهن رئال مادرید و منچستر یونایتد است. (بعد از جام جهانی 98) به من گفتند 40میلیون تومان بده و مسافر جام جهانی باش. دو سه نفر رفتند.
یک هفته قبل از بازی اشتروم گراتس و منچستر و تقابل با بکهام خوابم نمی برد. راستش را بگویم ترسیده بودم، ولی بعد از بازی که 2 بر یک باختیم، مربی به من گفت عالی بودی. یکی از بهترین روز های زندگی ام بود.
به رضا شاهرودی گفتم توی گوشم هم بزنی سرم را بالا نمی آورم. (وقتی تازه به پرسپولیس رفت)
عدد شانس من در فوتبال 9 بود.
نقطه کور زندگی من این بود که خیلی جا ها ناخواسته قضاوت شدم.
الگوی فنی و اخلاقی من مجتبی محرمی است. (قبل از حضور در پرسپولیس)
اگر شاهرودی قبل از جام ملت های 96 از مایلی کهن به خاطر دیر آمدن سر تمرین تیم ملی عذرخواهی می کرد، دوران فوتبال ملی ام اینقدر درخشان نمی شد.
به خاطر استرس کورتون زدم. موهایم ریخت. وزنم رفته بود بالای 120کیلو.
خیلی از مغازه هایم در شمال شهر را جمع کردم تا به قول معروف به اصلم برگردم، یعنی جنوب شهر.
می توانیم به اروپا کارشناس فوتبال صادر کنیم و حتی لژیونر داشته باشیم.
باور نمی کنید با این اتفاقاتی که در فوتبال می افتد، انگار هر روز یک چیزی از تن من کنده می گردد.
در دربی 3 بر صفر سال 75 یک شوت به تیر دروازه زدم که هنوز دارد می لرزد!
من و منصوریان در دربی مامور مهار هم بودیم. سایه به سایه هم حرکت می کردیم. بین نیمه رفتم دستم را بشویم دیدم علی منصوریان پشت سر من است. بازی که تمام شد دیدم علی ول کن نیست. رفتم خانه دیدم دارد می آید. خلاصه سر سفره شام نشستم دیدم علی هنوز دارد من را می گیرد! شام را خورد، 4، 5 روزی هم خانه ما مهمان بود. هی می گفتیم بازی تمام شده برگرد خانه ات، مگر ول می کرد. یک هفته خانه ما بود، کل برنج هایمان را خورد!
اسیر ترکیب چینی علی پروین بودم. فقط می گفت، مهاجم برو تو زمین هافبک پشتته، آقای هافبک مدافع هم پشت توئه. آقای مدافع تو هم نگران نباش، گلر هست.
در فوتبال کره جنوبی مگر 11 بازیکن تبانی نکردند؟ کره می توانست لاپوشانی کند، اما گفت. آقا در همین فوتبال ما و در همان تیم (ب) پرسپولیس من چیز هایی دیدم که زدم بیرون. از خدای بالای سرم خجالت می کشیدم.
یک فوتبالی ناکاربلد و کج سلیقه هم تأثیر عمده ای روی خداحافظی من گذاشت.
شبکه یک اتریش یک روز از زندگی من گزارش تهیه کرد که حتی نماز خواندن من را نشان داد. این جزو اعتقادات من است. متأسفانه در ایران سر همین نمازخواندن به من گفتند ریاکار.
در 60 صفحه یک سری از واقعیت ها از جمله ماجرای برکناری ایویچ را نوشته ام. بعد از مرگم باید آن را بخوانید.
اسنادی از جام ملت های 2000 لبنان دارم که اگر رو کنم فوتبال تکان می خورد. یادم هست علنا جلسه می گذاشتند کی به کی پاس ندهد!
منبع: خبرگزاری دانشجو